ابراهیم زاهدی مطلق می گوید: تفکیک نویسندگان به وفاداران و روشنفکران به نفع کسی نیست. انگار آنقدر بی مشکل شده ایم که مردم را تفرقه می اندازیم تا یک بازی فرهنگی بسازیم.
ابراهیم زاهدی مطلق می گوید: تفکیک نویسندگان به وفاداران و روشنفکران به نفع کسی نیست. انگار آنقدر بی مشکل شده ایم که مردم را تفرقه می اندازیم تا یک بازی فرهنگی بسازیم.
این نویسنده در گفت وگو با ایسنا، درباره ادبیات وفادار و ادبیات روشنفکری اظهار کرد: ادبیات وفادار و روشنفکر متضاد نیستند. ادبیات ارسالی نمی تواند فکری باشد و ادبیات روشنفکری هم نمی تواند باشد. این تقسیم بندی نه تنها موجب پویایی ادبیات، بلکه طبقه بندی نویسندگان و فعالان فرهنگی شد. من نمی دانم این تقسیم بندی را چه کسانی انجام داده اند که وقتی می گوییم ادبیات واقعی، یک سری نویسنده در ذهن آدم نقش می بندد و اگر بگوییم ادبیات روشنفکری، یک سری نویسنده دیگر به ذهنش می رسد.
وی با انتقاد از تقسیم بندی نویسندگان به وفاداران و روشنفکران و ابراز ناراحتی از این موضوع، افزود: انگار در کشورمان آنقدر بی مشکل شده ایم که مردم را دسته بندی کرده ایم و می خواهیم موضوع فرهنگی و بازیگوش بسازیم. نویسندگان باید کار خود را انجام دهند و فقط بنویسند. ما مشکلات زیادی داریم. هر کجای دنیا چیزی شبیه جنگ ما اتفاق بیفتد، آنها هزاران موضوع برای نوشتن دارند. یکی از دوستانم به من گفت که به ناشری گفتم درباره جنگ کتاب نوشته ام و ناشر گفت جنگ را رها کن، دوران جنگ تمام شده است. اینها به دلیل توزیع ماست. ناشر جرأت انتشار آثار جنگی را ندارد زیرا فکر می کند دیگران به او چه می گویند.
زاهدی مطلق تاکید کرد: به دلیل این تقسیم بندی بسیاری از موضوعات، ساختارها و ظرفیت ها نادیده گرفته می شود در حالی که یک سری اسناد و سوابق به مرور زمان از بین می رود. بهترین منبع نگارش، خاطرات افرادی است که آن دوران را دیده اند و در زندان سیاسی بوده اند. از هر طیف، چه چپ و چه راست. مشکل ما این است که سریع مردم را به چپ و راست، اصولگرا و اصلاح طلب تقسیم کردیم. این دسته واقعا محبوب است. ما سوژه ها را حذف کرده ایم و هیچکس جرات نمی کند سراغ هیچ موضوعی برود.
سپس فرمود: نویسنده باید تیزبین، باهوش و مسئولیت پذیر باشد، مسائل جامعه خود را بشناسد و به آن وفادار باشد. او نویسنده ای متعهد است که بهتر و روشن تر از سطح عمومی جامعه می اندیشد و از مردم جلوتر است و مشکلات مردم را با زبانی هنرمندانه پیش روی آنها می گذارد. اگر حال و هوای ایجاد کنیم که نویسندگان جرأت نکنند سراغ موضوعات بروند، درست نیست، هرچند نویسنده باهوش و وفادار به این مسائل توجهی نمی کند و کارش را انجام می دهد. البته ممکن است برخی از نویسندگان این جسارت و جسارت را نداشته باشند و برخی تحت تأثیر دیگران باشند. نویسندگان دوست دارند اثرشان منتشر شود و اگر منتشر نشود ناامید می شوند.
زاهد مطلق با تاکید بر اینکه ادبیات مومنانه نمی تواند روشنفکر باشد، گفت: منظور از روشنفکر چیست؟ اگر بخواهیم یک تعریف ساده فکری داشته باشیم مانند دینام ماشینی است که انرژی خود را از داخل ماشین گرفته و به خود ماشین و چراغ های آن منتقل می کند تا جلو را روشن کند. ادبیات روشنفکری مومن نیز قوت و قدرت خود را از درون جامعه و مردم می گیرد و راه را برای مردم روشن می کند تا هرکسی هر چه می داند و احساس می کند به مردم خیانت نکرده است انجام دهد.